نام رمان: به قشنگی طاووس
نویسنده: نیلوفر پورعباسی
تعداد صفحات: 206
بخشی از رمان:
قدیما تو کوچه پس کوچه های شمرون خونه های بزرگ و قدیمی بود، که مثل حالا تیکه تیکه نشده بود و ازش قفس و لونه زنبور نساخته بودن. خونۀ تیمورخان شمرونی یکی از این خونه ها بود که من دارم شمارو می برم اونجا. خونۀ تیمورخان یه باغ پر دار و درخت بود، درختای سر به فلک کشیده که لونۀ امنی واسه پرنده ها بود. باغچه های دور استخر پر از گلای شمعدونی بود، که هر روز بابا رحمان کارگر خونه آبشون می داد و تر و تازه شون می کرد. تخت چوبی کنار حیاط هم دلخوشی بانو زن محجبۀ تیمورخان بود که آفتاب مهتاب صورتش رو ندیده بود و هر روز عصر گل اندام زن جوون بابا رحمان یه قالیچه رو خوب می تکوند و روش مینداخت و چایی دم می کرد که دل خانم رو خوش کنه. بابا رحمان با گل اندام تو همین خونه عروسی کرده بود و سالها بود که خدمت ارباب رو می کرد ولی حسرت بچه تو دلش مونده بود. و اما تیمورخان، یه زمانی تیغ کش شمرون بود و گُنده لات محل. از لوطی گریش نقل زیادی می کردن که هیچ ظالمی از نیش چاقوش در امان نبود.
برای دانلود رمان به ادامه مطلب بروید...