دانلود رمان نفرین یک جسد

نام رمان: نفرین یک جسد

نویسنده: دل آرا دشت بهشت

ژانر: عاشقانه و ترسناک

تعداد صفحات: 77 صفحه

خلاصه رمان:

داستان در مورد دختریه که به خاطر در آوردن خرج خودش وارد یه خونه میشه تا همدم یه زن میانسال باشه، اما متوجه میشه که اون خونه زیاد شرایط طبیعی نداره... پایان خوش...

دانلود رمان با فرمت pdf

دانلود رمان برای اندروید با فرمت apk

دانلود رمان برای ایفون با فرمت epub

برای عضویت در کانال تلگرامی دی ال رمان کلیک کنید.

قسمتی از رمان نفرین یک جسد نوشته دل آرا دشت بهشت:

اگه زورم میرسید دست مینداختم گردن استاد و خفه اش میکردم. ساعت سه بعدازظهر به خاطر این کچل، موندم دانشگاه و دارم شر شر عرق میریزم.ما بقی کلاسها از هفته پیش تموم شده بود اما این آقا میخواست نونش حلال باشه و به زور بره تو بهشت. ترانه با آرنج به بازوم زد. با حرص نگاش کردم: دستمو شکوندی! چته؟!

انگشت اشارش رو جلوی صورتش چرخوند و گفت: همه چیم میزونه؟

- آره خبر مرگت!

ترانه یه دختر لاغر 19 ساله یعنی همسن خودم. سفید پوست با چشمهای سبز و درشت و موهای فر( البته موقت) خرمایی. فوق العاده شیک پوش و خوش آرایش. با اینکه قدش از من بلندتر بود و به یک متر و هفتاد می رسید باز هم همیشه کفش های پاشنه بلند میپوشید و با این کارش قدش از من که همیشه اسپورت پام میکردم یه سر و گردن میزد بالا. با 50% پسرهای دانشگاه رفیق بود.البته دله نبودااا! بر اساس منفعتش رفیق میشد. من نمیدونم وقتی استاد یه مرد کچل و خپله. دانشجوها هم همه دخترن واسه چی از من میپرسه میزونه یا نه!

با دلخوری گفت: مگه نگفتی میزونم؟

از فکر بیرون اومدم: چرا گفتم. چطور؟

با لبخند لوسی گفت: پس چرا زوم کردی روم؟

چشمهام رو خمار کردم و با عشوه گفتم:میخوام بخورمت هلو.

خودش رو بیشتر لوس کرد و با لحن حاوی اعتماد به نفس گفت: از همون اولش هم معلوم بود بهم نظر داری.

امیدوارم از خوندن این رمان لذت ببرید...