نام رمان: بلندای شانه هایت
نویسنده: معصومه خلیلی
تعداد صفحات: 278
خلاصه رمان:
راجب یک مهماندار و خلبان هواپیمایی مسافربری که اتفاقی آشنا میشن ، دختر رمان تنهاست و کمی احمقانه و بچگانه رفتار می کنه ، اما پسر رمان با سیاست و پخته ست.
هاوش که بخاطر نقص ظاهریش در بچگی از سمت همسن و سالان و در بزرگسالی از طرف جنس مخالف زیاد جذاب نبود ، دچار یک عقده و سرکوب شدگی شده و تمام دوران زندگیش رو برای انتقام گیری صرف کرده که با هلنای که بخاطر شجره خانوادگیش از سمت همه اقوام طرد شده و بی دست و پاس آشنا میشه.
شاید در ظاهر مقدمه عادی و غیر جذاب باشه اما نگارش عشقی بسیار عمیق و روان باعث زیبای متن رمان شده.
عشق تو آسمون ها و توی غول آهنی ، با رایحه میوه های گرمسیری و نواخته شدن ساکیفون در پس زمینه محیط پر شوری برای عاشق شدن در وجود خواننده پتانسیل می کنه.